انتخابات ایران
.
اون روز رو خوب یادمه!
خیلی خسته و بی حوصله بودم..
یه روز کاری سخت و پر از جدل داشتم. برا همین وقتی همسرم ازم پرسید چی میخوری شونه بالا انداختم و گفتم نمیدونم، فرقی نمیکنه هرچی تو سفارش دادی 🤷♀
وقتی گارسون سفارش رو گذاشت رو میز، اومدم غر بزنم بگم آخه این؟!
تو این هوا چرا نوشیدنی گرم😣
اما وادار شدم به سکوت.. میدونی چرا؟!
چون یادم اومد انتخاب نکرده بودم 🙂
با خودم گفتم تویی که موقع انتخاب، بیحوصلگی، خستگی و کلافگی رو بهانه کردی و انتخابت رو اعلام نکردی، وقتی یکی دیگه به جات انتخاب میکنه حق اعتراض نداری.🤐
.
.
.
.
میدونی.. اینکه من جمعه میرم پای صندوق رأی واسه این نیست که یه نفر رو به عنوان یه رئیس جمهور کامل پذیرفتم، و معناش رضایت از وضع موجود هم نیست راستش! 😄
اگه رأی میدم واسه ایــرانـ🇮🇷ــه بله همین ایران زخمیِ رنجدیده، که من جونم رو براش میدم!❤️🩹
اگه رأی میدم واسه حق اعتراضه، اعتراض به هر تصمیمی که رو میز جلوم میذارن و در راستای ارزشهای من نیست! 🚫
میدونم که توام مثل من انتخابت ایرانه، با پذیرش همه ی کم و کاستی هاش..🦋
میدونم که توام پای کار ایرانی با وجود همه ی گلایه ها و دلخوری ها…